این کتاب نقدی بر کتاب
فصل الخطاب فی اثبات تحریف کتاب رب الأرباب میباشد.
روهى پنداشته اند که خداوند نیروهاى انسانى را از معارضه قرآن باز داشته و بدین جهت از آوردن همانند قرآن ناتوانند، و اگر خدا توان افراد بشر را مهار نکرده بود مىتوانستند به معارضه آن برخیزند و مانند آن را بیاورند. دیگران معتقدند که، خداى تعالى افراد بشر را از معارضه باز نداشته و لکن بلاغت قرآن در چنان اوجى است که ایشان توان فکرى آوردن مانند و برابر آن را ندارند. نتیجه هر دو قول یکى است براى این که هر دو اتفاق دارند بر این که تا روز قیامت از آوردن همانندى در برابر قرآن ناتوان اند، ولو یک سوره، خواه از جهت باز داشته شدن نیروها باشد یا چیز دیگر. مقصود از مرتضى ابى القاسم شریف علم الهدى برادر شریف سید رضى است. بر افراد شایسته و آگاه پوشیده نیست که اگر با امثال این کلمات که از تر و خشک بهم بافته شده مىشد با قرآن کریم معارضه کرد خداوند بندگانش را به آن تحدى نمىکرد زیرا مردم مىتوانستند به آن چه لفظ و معنا بهتر از آن باشد بیاورند و همین که تحدى کرده معلوم است که خدا Y، عالم به اسرار است مىداند که چنین توانى در بشر نبوده و نخواهد بود. تازه در آن سوره هائى که جلوتر گفتم از کتاب دبستان المذاهب و کتاب فصل الخطاب آورده شده، کلماتى هست که سر و ته آن با هم تناسبى ندارد که جملات آن بر طبق قواعد نحو نمىباشد و معنائى را نمىرساند.
مشخصات کتاب